از جنس دوست داشتن

بیایید با هم حرف بزنیم

بیایید با هم حرف بزنیم

از جنس دوست داشتن

سلام من زهرا نویسنده ی این وبلاگ هستم
عاشق نوشتن ، کتاب خواندن و مخصوصا فیلم دیدن و.... اگر در هر زمینه ای سوال داشتید و
یا نیاز به راهنمایی داشتید بگید اگر درباره ی ان موضوع اطلاع داشتم از پاسخ دادن دریغ
نمی کنم در ضمن اگر پیشنهاد و یا نظری داشتید لطفا از من دریغ نکنید . با سپاس فراوان .

آخرین مطالب

حرف بزنیم با هم

سلام 

بعد از مدت ها دوباره برگشتم . امیدوارم همتون سالم و سلامت باشید . مراقب خودتون باشید .مراقب سلامتی روح و جسمتون . 

همین طور که از عنوان مطلب معلومه دوست دارم تو این پست با هم حرف بزنیم . از اتفاقایی که در این مدت برا هممون افتاده . از تنهایی و قرطینه کروناااا تا مشکلات احساسی و .... 

یک خوبی که این موضوع داره اینه که همدیگه رو نمی بینیم و می تونیم راحت با هم حرف بزنیم و از بقیه مشاوره بگیریم . 

از نظر روانشناسی حرف زدن با دیگران درباره مشکلاتی که برامون پیش اومده از فشار روانی ما کم می کنه . 

اگر هر حرفی برای گفتن دارید اینجا خودتون و خالی کنید . 

منتظرتون می مونم .wink

                                                                           از طرف کسی که خوب حرف تون و میفهمه blush

پروانه

یه پروانه از اولش خودشو یه پروانه میدونه نه یه کرم ، اگه یادش بمونه که یه کرم بوده هیچوقت نمیتونه

پرواز کنه چون میترسه برای همین موهبت فراموشی بهش داده میشه ، برای اینکه شجاعت پرواز رو

بدست بیارن ، برای همین باید خاطرات بد و فراموش کنی ، درست مثل پروانه ، باید اون دوران رو فراموش

کنی تا بتونی پرواز کنی .

زندگی نامه ملکه کی (داستانی واقعی)

ملکه کی از شخصی به نام کی جائو در هنگجو (گویانگ امروزی) در گوریو متولد شد.او برادر بزرگتری به نام گی چول ( بایان بوخا) داشت.او صیغه ی سلطنتی توگون تیمور و مادر بیلیگو خان آیوشیریدارا شد. بانو کی (که با نام بانو گی نیز شناخته می شود) در یک خانواده اشرافی بروکرات با رده اجتماعی پائین متولد شد.تا اواخر قرن نوزدهم میلادی، جامعه کره به چهارده رده اجتماعی تقسیم می شد که خانواده سلطنتی در صدر این رده بندی و برده ها در کف آن قرار داشتند. تعداد زیادی از پسران خواجه گوریو، دختران صیغه ای گوریو،شاهین ها، گیسانگ ها، غلات ، لباس ها، نقره و طلا به عنوان خراج به سلسله مغولی یوان فرستاده می شدند. به دلیل اعمال خواجه ای به نام باک بولهوا ، گوریو متحمل پیامدهای دردآوری شد.پرداخت خراج موجب خسارت های بیشتری برای گوریو شد.در آن زمان و در سلسله یوان ازدواج با زنان اهل گوریو موجه بود.در سال ۱۳۳۳، بانو کی که در آن زمان نوجوان بود به عنوان ” خراج انسانی ” به یوان فرستاده شد زیرا پادشاهان گوریو مجبور بودند هر سه سال یک بار تعداد مشخصی از دختران زیباروی نوجوان را به منظور خدمت به عنوان صیغه های امپراطورهای مغولی به یوان بفرستند.